پنجمین نشست پژوهشی مصادیق تاریخی آذربایجان پیشرو در انقلاب با موضوع «آذربایجان در دوره رضاشاه»؛ بررسی هویت زدایی شهری به ویژه شهر تبریز در دوره رضا شاه، با حضور و سخنرانی رضا محمدی در محل اتاق جلسات بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی برگزار شد.
به گزارش بوم هنر به نقل از روابط عمومی حوزه هنری آذربایجان شرقی،پنجمین نشست پژوهشی مصادیق تاریخی آذربایجان پیشرو در انقلاب با موضوع «آذربایجان در دوره رضاشاه»؛ بررسی هویت زدایی شهری به ویژه شهر تبریز در دوره رضا شاه، با حضور و سخنرانی رضا محمدی در محل اتاق جلسات بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی برگزار شد و مسائل تاریخی آذربایجان در بازه زمانی ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ شمسی یعنی از سالی که رضاخان تاج سلطنت بر سر گذاشت تا سالی که از سلطنت خلع شد، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
رضا محمدی، پژوهشگر مسائل تاریخی در این نشست اظهار کرد: آذربایجان در دورهی رضاشاه از تمرکزگرایی و تجدد عامرانه او بیشترین آسیب را متحمل شد این در حالی بود که ناسیونالیسم دولتی هم از او حمایت میکرد؛ قصد داشتند ایران را پیشرفته کنند اما آنگونه که خودشان میخواستند و باب میل رضاشاه بود.
وی در ادامه به نقل قولی از عباس ایرانی اشاره کرد و گفت: پدر و پسر خوب بودند و اقدامات خوبی داشتند اما میخواستند کشور را آنگونه که خود میخواهند، اداره کنند.
محمدی افزود: شهر نقطهی تحولات و اتفاقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران بود که ساخت کالبد آن بازتاب فرهنگی و اجتماعی آن دوره است؛ شهرسازی در دورهی قاجار با دورههای قبل تفاوت چندانی نداشت و بازار ستون فقرات شهر بوده و نقش اصلی را در شکلگیری محلات داشته است.
وی خاطرنشان کرد: در ایران پیش از مشروطه محله، واحد اصلی زندگی شهرنشینان بوده که نسبت به محلات خود وابسته و نسبت به آن تعصب داشتند، بافت شهرها و محلات در آن دوره نشان دهندهی این مهم است که حاکمیت دولتی بر ساخت آنها نقشی نداشته است اما در دورهی رضا شاه، دولت نظارت و دخالت بسیاری در محلات و بافت شهری داشته و واجب کرد تا قانون بلدیه که منشأ آن از مشروطه بوده، در شهرها اجرا شود.
وی با اشاره به ویژگی محلات دورهی مشروطه اضافه کرد: روح محلات دورهی مشروطه با گذشت سالها همچنان زنده بود و بخش تاریخی تبریز دارای شبکهی ارتباطی ارگانیک و غیر هندسی و معابر عریض بود اما معابر فرعی داخل کوچهها عریض نبودند؛ حتی در دورهی مشروطه بسیار تنگ و باریک بودند و در پیرامون حصار اصلی شهر هشت دروازه قرار داشت.
این پژوهشگر تاریخ متذکر شد: در هر محله گورستانی بود که در محل تقاطع چند راه و یک راه مهم قرار داشت و اغلب نزدیک آنها مسجدی هم بوده است؛ میدانچه هم در مرکز محله وجود داشت که در کنار برخی میدانها هم مسجد، حمام و دکان قرار داشته و بافت خانههای تبریز نیز درونگرا بوده است و نور و تهویهی خانهها از حیاط درونی تأمین میشد
وی ادامه داد: فضاهای نظامی نیز از چند قسمت تشکیل شده بود؛ پیرامون حرمخانه تبریز (از خیابان دارایی کنونی تا کتابخانه تربیت)، میدان مشق (دانشسرا)، میدان توپخانه، اسلحه خانه و در کنار ارگ علیشاه نیز مرکز ساخت تسلیحات نظامی قرار داشته است.
وی گفت: شهر تبریز از فضاهای مختلفی تشکیل شده که در دورهی مظفرالدین شاه ۱۱۵ عدد کاروانسرا، ۱۴۱ خانه اعیانی، ۹ دروازه، ۱۳ بازارچه، ۷ کاخ و عمارت دولتی، ۲۱۷ مسجد، ۵ کنسولگری، ۱۵ یخچال، ۷۰ حمام، ۳۰۱ باغ، ۵۰۰۰ دکان سرپوشیده، ۱۵۰۰ باغ دکان محلات، ۴ کارخانه، ۱۴ آسیاب، ۹ مدرسه دینی و ۱۶ گورستان در تبریز وجود داشته است.
محمدی خاطرنشان کرد: بازار مجیدالملک تبریز که اکنون وجود ندارد، مابین قاری کورپوسی که یک طرف به خیابان تربیت و یک طرف دیگر به ششگلان میرسد، قرار داشت و از بازارهای مدرن شهر بوده است که چراغ برق برای اولین بار آنجا راه افتاد و دارای چاپخانه، دفترخانه، مرکز پخش روزنامه و کتابخانه بود و وسط آن پیاده راه و دو طرف آن مغازه قرار داشت.
وی با بیان اینکه راستههای اصلی از یک دروازه شهر شروع به سمت دیگر ختم میشد و پشت اغلب دروازهها بازارچه قرار داشت، افزود: در دوره مدرن و در عصر رضاشاهی توسعهی برونزای کشور شهر محور است و شهر نخستین مکانی است که تبلور نوگرایی دارد؛ بنابراین رضا شاه اولین اقدامی که انجام میدهد، شهردار نظامی تهران را تعیین و هرچه سریعتر نسبت به ساماندهی شهر، احداث خیابانها، بلوارها و مکانهای مدرن دستور میدهد.
وی با اشاره به کتاب «تجربه مدرنیته» نوشتهی مارشال برمن گفت: کتاب «تجربه مدرنیته» برمن کتاب مهمی است که نشان میدهد آنچه بهعنوان مدرنیته در پیشرفت کشور رخ داده، واقعیتی از حوزهی اندیشهی غرب و درونزاد بوده است و در قطب مقابل مدرنیسمی را مییابیم که از دل عقب ماندگی و توسعه نیافتگی برمیخیزد که نخستین بار در قرن نوزدهم در سن پترزبورگ روسیه اتفاق میافتد؛ اینگونه تقلیدهای محض و تحریف شده در سراسر جهان گسترش یافته است و به ناچار خشن، خام و دارای جنجال است.
محمدی یادآور شد: در محلهی باغشمال تبریز کاخ کلاه فرنگی وجود داشت که اکنون ورزشگاه و استادیوم شده است بعدها اردوگاه سربازان روس شده و پیش از آن ولیعهد روسها در آن جمع میشدند بعدها از بین برده و مقداری به خانههای شخصی دادند که اکنون شامل به قسمت های مختلفی چون سازمان اطلاعات، بنیاد کودک، کاخ جوانان تا پاستور و نیروی انتظامی تشکیل یافته که همگی آن زمان از زمینهای باغشمال بودند.
وی در رابطه با محلهی پاساژ تبریز نیز افزود: در خیابان پهلوی مابین شهناز و باغ گلستان مهمانخانه بود که محله پاساژ از یک طرف به خیابان امام و از طرف دیگر به شهناز و از طرفی به خیابان ملل متحد و از شمال به محققی میرسید، کلیسا، مدرسه، کاباره، تئاتر داشت و سفارتخانه ها هم آنجا بودند و این محله به محله ای در پاریس معروف بوده است که به آن پاساژ میگفتند و اروپاییان بیشتر در آنجا تردد داشتند.
وی همچنین در خصوص میدان چایی یا مهرانه رود گفت: در سالهای ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۳ دو سیل داشتیم و سیلی که مرداد ۱۳۱۳ به راه افتاد خسارات بسیاری به ساختمانهای خیابان چایکنار فعلی و ادارات وارد کرد و کمکهای مالی بسیاری هم از شهرهای دیگر جمعآوری شد و رضا شاه دستور داد دو میلیون ریال به شهرداری تبریز وام دهند تا این بخش و معضل سیل را برطرف کند که به اصطلاح آن زمان سدسازی یعنی ساخت دیوارهای جانبی انجام شد.
این پژوهشگر تاریخ خاطرنشان کرد: ارفع الملک جلیلی شهردار تبریز انسان شایستهای بود که خدمات بسیاری در دورهی رضاشاه به تبریز کرده است. موقعی که رضا شاه برای بازدید به تبریز آمده بود و پرسیده بود دو میلیون ریال برای سدسازی کافی بود؟ او هم گفتهبود با این دو میلیون ریال علاوه بر سدسازی، ساختمان ساعت را هم ساختیم. آری سکان بلدیه تبریز این چنین افرادی بودند.
وی ادامه داد: اصلیترین اندیشهی شهرسازی در ایران در دورهی رضاشاه به تفکرات بارون اوسمان شهردار پاریس در دوره ناپلئون سوم برمیگردد که به شهردار اقتدارگرا معروف بوده است. او در پاریس پارک، بلوار، خیابانهای عریض ساخت تا بتواند شورشیان پاریسی را سریعتر جمع و سرکوب کند و رضاشاه هم در شهرسازی و خیابان کشی از او الگو گرفت.
وی با بیان اینکه از نظر اقتصادی باید به شهرنشینی هم توجه کرد که در دورهی رضاشاه بسیار رنج دیده است چراکه اصل بر تجدد عامرانه بوده است، اضافه کرد: در دورهی قاجار تبریز محل دادوستد و بازرگانی و مرکز قالیچه و خشکبار بوده است و جاده ابریشم از تبریز رد میشد؛ در دوران رضا شاه اقتصاد دولتی بود و بسیار ضربه وارد کرد، در سال ۱۳۰۴ شمسی شوروی تصمیم گرفت از خرید محصولات ایرانی به جز پنبه خودداری کند و این ضربه اساسی به تبریز وارد کرد به دنبال آن ورود بیرویهی کالاهای ارزان خارجی اتفاق افتاد که هزینهی بالایی داشتند.
محمدی گفت: مهاجرت فعالان اقتصادی نیز از سویی دیگر ضربه دیگری بر پیکره تبریز وارد کرد که اکثراً از تبریز به تهران مهاجرت کردند چراکه در سال ۱۳۰۹ رضاشاه قانونی را به تصویب رساند که دولت بر صادرات و واردات کالاها باید نظارت کند همچنین امتیازات تهران به بازرگانان سریعتر میرسید.
وی خاطرنشان کرد: فعالان بخش خصوصی، بنگاه ها و شرکت های خصوصی احداث کردند و این کار کهاجرت بخش خصوصی را تسزیع کرد. خانوادههای کازرونی، توکلی، خسروی، خسروشاهی، شالچیلار و… که از خانوادههای معروف تبریز بودند در این شهر کار میکردند، با به وجود آمدن شرکت های خصوصی شعبهای هم در تهران برقرار کردند و طی سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۱ هفت کارخانه در تهران ایجاد شد اما در تبریز هیچ کارخانهای احداث نشد که اگر هم بود همه خصوصی بودند. متاسفانه در دوره رضاشاه از توسعه کشور در امر صنعتی سازی چیزی نصیب تبریز نشد.
وی در ادامه با اشاره به اسامی فضاهای شهری تبریز، اظهار کرد: نام خیابانهای پهلوی به امام خمینی فعلی، شاهپور به ارتش، مه پیکر به دانشگاه، گازران به خیام، ثریا به مارالان، شهناز به شریعتی، منصور به بهشتی، چای کنار به طباطبایی، ملل متحد به فلسطین، منجم به نیروی هوایی، قره آغاج به قدس و شاه بختی به جمهوری اسلامی تغییر یافتند.
این محقق تاریخ دوره رضاشاه طی سخنانی یادآور شد: شهرنشینی در ایران دچار تغییر شد و سبب مهاجرت و افزایش شهرنشینان شد و ساخت و ساز ادارات افزایش یافت و رضا شاه به دنبال تمرکزگرایی سیاسی و اقتصادی و محکم کردن پایههای حکومت خود بود.
وی گفت: رضاشاه با افزایش مالیات مستقیم و غیر مستقیم، زندگی مردم را سختتر کرد و به جای رسیدگی به بهداشت و آموزش بخش اعظم بودجه دولتی را صرف ارتش و رفاه پرسنل نظامی کرد.
وی افزود: بهرهمندی قشر جدید تکنسینها و مهندسان سبب رانت اداری و افزایش فاصلهی طبقاتی شد که کارهای فرهنگی بسیاری هم انجام شد اما کمبود اعتبار منجر به زمانبر شدن و عدم نتیجه بخشی موثر برخی از آنها شد.
محمدی با تاکید بر اینکه ایجاد نظام نامه شهری بسیار موثر بود که در هر موردی نظام نامهای داشتند، خاطرنشان کرد: تشکیل ادارات و سازمانها با هدف تسهیل زندگی شهروندان رووی می داد و تغییرات ساخت و ساز و احداث میدان در بازار سنتی سبب تسهیل عبور و مرور وسایط نقلیه شد اما بازارهای قدیمی ضربه دید و میادین تاریخی آسیب دیدند.
وی اظهار کرد: کشف حجاب اجباری در دوره رضاشاه از دیگر کارهای اشتباهی بود که رضا شاه مرتکب شد و این نشان از این داشت که شاه میخواست به زور مردم را یکدست کند و نظام وظیفه اجباری هم با مخالفت تعدادی از روحانیون مواجه شد، در این دوران شاهد تنزل جایگاه اقتصادی تبریز بودیم اما به دلیل اینکه مولفه مدرنیته از خارج به ایران وارد شده بود و زیرساختهای آن در کشور فراهم نبود، اقداماتی شبه مدرنیته رضاشاه موثر نبوده و بخش بسیاری از مردم به همان شکل سنتی باقی ماندند.
این پژوهشگر تاریخ تاکید کرد: اغلب شهرها به صورت مراکز قدرت سیاسی حکومتی تبدیل شدند ولی به دنبال آن فضاهای اجتماعی شهرها به مرکز توسعهی پایدار علوم و فنون تبدیل نشد و مجموعه تلاشهای رضاشاه، دگرگونی بنیادی نداشت و اقدامات ریز و درشت او به توسعه منجر نشد البته نباید صرفاً فعل انفعالات را به کارگزار نسبت داد چراکه فرهنگ جامعه و ساختار آن هم موثر بودند.
وی ادامه داد: طبیعی است که این گونه تقلیدهای محض به توسعهی پایدار نمیانجامد چرا که ریشه در باورهای مردم ندارد و براساس خواست شهروندان نیست و اقدمات آن سطحی است.
وی افزود: رضاشاه هم در این دام افتاد و نقص در شهرسازی در دورهی رضا شاه سبب شد که آثار تاریخی دورهی قاجار ر به نحوی کمرنگ و تخریب شدند؛ با خیابانهای کشیده شده پیوستگی بازار در تبریز به هم خورد و همگونی آن را از بین بردند؛ بهعنوان مثال خیابان خاقانی، رهلی بازار را به دو قسمت تقسیم کرد، یا بازاریان تبریز جلوی امتداد خیابان فردوسی تا گورجی بازار را گرفتند و نگذاشتند بازار تبریز از این مسیر هم دو تکه شود. اگر نبود مقاومت بازاریان تبریز طبیعتا از بازار سرپوشیده جهان چیزی باقی نمی ماند.
وی با اشاره به نقشههای تاریخی تبریز یادآور شد: برای بررسی تاریخ تحولات تبریز باید به سه نقشه مراجعه کرد؛ نقشهی دارالسلطنه تبریز به دست اسدالله خان مراغهای که پس از پیروزی انقلاب مشروطه ارائه شد، نقشهی نور علی میرزا خاقانی دادگر در سال ۱۳۰۹ و نقشهی اسماعیل دیباج در سال ۱۳۴۲ که در دورهی محمدرضا شاه که بیشترین اتفاقات در بافت شهری در این نقشهها کاملا مشخص می باشد.
محمدی اظهار کرد: اصلیترین تغییر در نقشه اول و دوم، احداث خیابان پهلوی یا امام فعلی به دست عبدالله خان طهماسبی، والی آذربایجان است که از دروازه تهران تا خیابان راه آهن رسیده و شهر را به دو قسمت تقسیم کرده است که به گفتهی یک بازدید کننده خارجی از نظر تمیزی، مستقیم و عریض بودن شبیه خیابان «وایت هال» لندن بود و طولانیترین و مهمترین خیابان تبریز بوده که ارتباط محلات تبریز را آسان میکرد.
وی افزود: باغ گلستان در دورهی رضاشاه در سمت شمالی این خیابان در جای گورستان گجیل احداث شد که عرفای بسیاری در آن دفن شده بودند.
وی گفت: یکی از مکانها که در نقشهی سال ۱۳۰۹ بوده ولی در ۱۳۲۷ نیست، خیابان نظامیه است که سپس شاهپور و اکنون ارتش نامگذاری شده است و از پادگان ارتش تا میدان شهدای فعلی امتداد داشت که در سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹ توسط محمدعلی خان تربیت احداث شد و معبر ارتباط پادگان نظامی با استانداری تبریز بوده است.
وی با یادآوری مجدد این موضوع که با روی کار آمدن حکومت پهلوی، در تبریز نیز همانند با دیگر شهرهای مهم کشور اقداماتی در جهت تغییر سیمای کالبدی آن از یک شهر سنتی به شهری امروزی صورت می گیرد، اشاره کرد و گفت: نخستین اقدام در این زمینه ، احداث خیابانهای عریض و مستقیم اتومبیل رو است که به عنوان مظهر تجدد و پیشرفت، همواره مورد استقبال مردم قرار می گیرد. نخستین خیابان احداث شده در تبریز، خیابان پهلوی است که در فاصله سالهای ۱۳۰۵ _ ۱۳۰۰ به دستور عبدالله خان طهماسبی فرمانده لشکر آذربایجان احداث شده است. این خیابان که پس از انقلاب به نام خیابان امام خمینی (ره) نامگذاری شد، به عنوان مسیر ارتباطی میان جاده تهران _ تبریز و تبریز _ مراغه، از حوالی چهارراه منصور تا میدان “گونگانباشی” کشیده شده است. خیابان پهلوی در بخش شرقی بر بستر “خیابان” که از زمان قاجاریه جاده فراخ ورود به شهر بود و در بخش میامی بر جای باروی تخریب شده شهر قرار گرفت. بخش غربی این خیابان نیز از فضای باز جنوب گورستان گجیل عبور داده شد. این خیابان از شمال محوطه ارگ علیشاه می گذرد و از دروازه های نوبر و مهادمهین همراه با بخش جنوبی باروی شهر در مسیر آن قرار داشته اند .
وی تصریح کرد: همزمان با احداث خیابان پهلوی، محوطه پیرامون ارگ علهشاه به باغ ملی و گردشگاه عمومی تبدیل شد. در مجاورت آن و در بخشی از زمینهای محوطه ارگ در سالهای بعد مرکز خدماتی و تفریحی مانند بیمارستان شیر و خورشید، سالن تاتر، دبیرستان، کتابخانه و . . . ساخته شد. در سال ۱۳۰۷ در گزارشی از این تحولات آمده است: شهر تبریز دارای خیابان عالی و باغ قشنگی است که اهالی وقت غروب از هر طبقه برای رفع خستگی از مشاغل روزانه خود به آنجا می روند و دو سینما در شهر تبریز دایر است.
وی افزود: در سالهای بعد، خیابان پهلوی از دو سو امتداد یافته، از شرق به دروازه تهران و از غرب به جاده های مرند (در شمال غرب ) و مراغه ( در جنوب غرب ) می پیوندد. بخش شرقی این خیابان، منطبق بر بستر “خیابان” به دروازه تهران رسید. توسعه بخش غربی آن نیز با استفاده از مسیر حرکت گونگا (واگن اسبی ) در حد فاصل میدان گونگاباشی و ایستگاه راه آهن انجام شد. خط واگن اسبی تبریز، برای انتقال مسافران از شهر به “واغزال” (ایستگاه راه آهن ) ، که در بیرون از شهر و در سمت غرب قرار داشت احداث شده بود. واغزال ، نام روسی ایستگاه راه آهن تبریز _ جلفا است که در فاصله سالهای ۹۵ _ ۱۲۹۰ ش / ۱۹۱۶ _ ۱۹۱۱ م ، با سرمایه بانک اسقراضی روس احداث شد. واژه های “گونگاباشی” و “واغزال” هنوز هم در گفتگوی روزمره مردم تبریز به کار می رود .
پس از احداث خیابان پهلوی، از سال ۱۳۰۶ اقدامات وسیعی در زمینه بازگشایی خیابان های متعدد منشعب از خیابان پهلوی آغاز شد. در سال ۱۳۰۷ محمد علی تربیت به سمت شهردار تبریز منصوب شده و عملیات عمرانی و مربوط به احداث چندین خیابان شمالی _ جنوبی آغاز گشت. در گزارشی از این عملیات آمده است که این دو روزه مشغول امتداد خیابان نظامیه از محله نوبر و اتصال آن به خیابان پهلوی و افتتاح خیابان جدیدی که از خیابان پهلوی مقابل باغ ملت شروع و از بازار عبور کرده به محله شتربان می رسد و ایجاد خیابانی که خیابان پهلوی را به پل آجی متصل می نماید و امتداد خیابان فعلی گورک از خیابان پهلوی به محله سرخاب هستند و خیابانی که سال گذشته بین خیابان پهلوی و ششگلان شروع شده بود این اوقات به اتمام رسیده. این خیابان ها که بعدتر به ترتیب شاهپور جنوبی، فردوسی، منجم، خاقانی و منصور ( همنام با استاندار وقت آذربایجان علی منصور ) نامیده شدند در فاصله سالهای ۱۰ _ ۱۳۰۷ که محمد علی تربیت شهردار تبریز بود، تکمیل گردیدند. در همین دوره گذر حد فاصل دروازه نوبر و دیک باشی، تعریض و به نلم شهردار وقت خیابان تربیت نامیده شد .
وی اظهار داشت: یکی دیگر از اقدامات شهرسازی برجسته دوران شهرداری محمد علی تربیت ، تبدیل گورستان نیمه متروکه گجیل به پارک شهر است، که عملیات اجرائی آن از سال ۱۰ _ ۱۳۰۷ آغاز شده و در سالهای بعد باغ گلستان نام گرفت. در سال پایانی این دوره، احداث خیابان شاه بختی (جمهوری امروزی )، حد فاصل خیابان خاقانی و فردوسی در دستور کار شهرداری قرار گرفت.
این پژوهشگر تاریخ در خصوص عمارت شهرداری تبریز نیز خاطرنشان کرد: شهرداری تبریز در سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی در محلهی نوبر به دستور حاج ارفعالملک با نظارت مهندسان آلمانی به سبک بناهای کشور آلمان در تقاطع خیابانهای ارتش (شاپور) و امام خمینی (پهلوی) احداث شده است؛ ارگ علیشاه نیز بهعنوان نماد معماری تبریز پیشامدرن و عمارت شهرداری به عنوان نماد عصر مدرن بوده است که ساعت بالای برج نیز نمایانگر اهمیت زمان و وقت در عصر مدرنیته است و به همین دلیل در میدان های اصلی شهر ساعت قرار میدادند تا اهمیت زمان در عصر مدرن بیشتر نمود یابد.
وی افزود: خیابان بعدی فردوسی است که از ارگ تا بازار کشیده شده و از مقابل ارگ به سمت بازار بوده است که به نظر میرسد با هدف شکافتن بازار سنتی تبریز و از هم گسیختن هارمونی آن احداث شد که با مخالفت بازاریان، موفق نشدند؛ بعدها با احداث خیابان دارایی بازار کفاشان هم به دو قسمت تقسیم شد.
وی گفت: خیابان تربیت و نوبر سابق سال ۱۳۰۸ در زمان ریاست محمدعلی تربیت و بلدیه ساخته شد که محل اتصال خیابان پهلوی و میدان ساعت به فردوسی و راسته کوچه بوده است که در دو سویه آن مغازههای دو طبقه قرار داشت.
محمدی ادامه داد: در سال ۱۳۱۰ خیابانی در جهت شرق به غرب از میدان دانشسرا به خیابان فردوسی و توپخانه کشیده شد که اکنون نام آن جمهوری اسلامی است و بخش جنوبی بازار را از بین برد و بازار شیشهگر خانه را از بافت اصلی بازار جدا کرد.
وی همچنین یادآور شد: احداث خیابان ارتش شمالی از میدان ساعت به طرف شمال باعث شد، میدان توپخانه در مقابل بانک ملی شکل گیرد و سمت شمال خیابان شاه بختی، کاخ استانداری و در سمت جنوبی آن اداره پست و عمارت شهربانی قرار داشت که اکنون هیچ کدام باقی نمانده و پاساژ قیام در محل آن قرار دارد.
وی در ادامه بیان کرد: در شهرسازی دورهی رضا شاه هم چندین موسسه مدنی ساخته شد که گورستان نوبر و گجیل در زمان او به عمارت شهرداری و باغ گلستان تبدیل شدند که اولین پارک مدرن تبریز بود.
محمدی همچنین متذکر شد: سالن تئاتر شیر خورشید نیز در محل مصلای کنونی اعظم امام خمینی(ره) تبریز بود که در سال ۱۳۰۶ مهندس روسی آن را ساخت و از آن سه سالن در دنیا وجود دارد که اکنون دو مورد مانده است و موسیقیدانها در آن احساس راحتی می کردند چرا که بافت آکوستیک داشته است.
وی افزود: میدان دانشسرا مابین سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۸ در میدان مشق تبریز ساخته شد که محل تربیت علمی فرهنگی معلمان بوده است.
وی در پایان به ساختمان زندان تبریز اشاره کرد و گفت: زندان، نهاد مدرن دیگری بود که در دوره رضاشاه در تبریز به وجود آمد حال آنکه قبل از آن تبریز ساختمانی به اسم زندان وجود نداشت و زندانیان را به خیابان خیام فعلی می بردند، اما به درخواست استانداری ساختمان زندان را در خیابان راهنمایی تبریز میسازند و آن زمان کاخ صاحب دیوان در محل زندان فعلی تبریز بوده است.
گفتنی است، پنجمین نشست از سری نشست های پژوهشی مصادیق تاریخی آذربایجان پیشرو در انقلاب در یکصدو پنجاه سال اخیر با موضوع « آذربایجان در دوره رضاشاه» به همت واحد پژوهش حوزه هنری استان آذربایجان شرقی با حضور جمعی از پژوهشگران و دانشجویان در محل بنیاد ایرانشناسی شعبه استان برگزار شد.